فشاری / فشرده کننده، کشش / تنش و برشی. در صورت اعمال نیروهای ایمپلنت و نیروهای فشاری استخوان قوی ترین وضعیت را خواهد داشت. در صورت اعمال نیروی کششی استخوان 30 درصد و در برابر نیروی برشی 65 درصد ضعیف تر است. بنابراین باید تلاش شود تا نیروهای برشی وارد بر استخوان محدود شود چون در شرایط اعمال این نیرو، مقاومت استخوان در برابر شکستگی به حداقل می رسد. این مسأله در نواحی که تراکم استخوان کاهش یافته اهمیتی مضاعف می یابد چون استحکام استخوان نیز مستقیماً به تراکم آن بستگی دارد. افزایش عرض ایمپلنت می تواند نیروهای offset را کاهش داده نیروهای ایمپلنت باعث شوند که سطح تماس ایمپلنت – استخوان را تحت مقدار بیشتری نیروی فشاری قرار دهد.
بیشترین مقدار نیروهای ایمپلنت وارد بر بدنه آن به طور تیپیک در سطح کرستال استخوان دیده می شود. نیروهای زاویه دار وارد بر پروتز ایمپلنت، نیروهای زاویه دار در crest module ایمپلنت ایجاد می کنند.
زاویه ایمپلنت باید مورد توجه قرار گیرد. مثلاً در یک نیروی اکلوزالی به مقدار 25Ib، جهت نیرو تأثیر مهمی روی مقدار مؤلفه های فشاری و طرفی این نیرو دارد. با افزایش زاویه نیرو فقط به اندازه 6 درجه، مؤلفه لترالی این نیرو تا 233 درصد افزایش می یابد. به علاوه هر درجه از زاویه نیرو به شدت باعث افزایش مؤلفه برشی آسیب رسان نیرو شده که بر ایمپلنت اعمال می شود که البته آسیب رسان ترین مؤلفه نیرو است.
نیروهای ایمپلنت که زاویه دار هستند و مقدار نیروی برشی وارد بر استخوان را افزایش می دهند و استخوان در برابر نیروهای برشی ضعیف ترین وضعیت را دارد. بنابراین در شرایط ایده آل بدنه ایمپلنت باید طوری جهت داده شود تا نیروهای فشاری در جهت محور طولی ایمپلنت وارد شده تا بدین ترتیب نیروهای برشی در ناحیه استخوان کرستال کاهش یابند. نیروهای اکلوزالی در اکلوژن مرکزی (سنتریک) در جایی بروز می کنند که معمولاً نیروهای اکلوزال در بیشترین حد ممکن باشند.
مطالب مرتبط: