در روش های پروتزی مرسوم، تکنیک های زیادی برای تعیین OVD یا همان ارتفاع عمودی اکلوزالی وجود دارد. متدهای objective از ابعاد شاخص های صورتی و متدهای subjective از استتیک، موقعیت قوس فکی در حالت استراحت و CSS (نزدیک ترین موقعیت لب های بالا و پایین هنگام صحبت کردن) برای تعیین OVD استفاده می کنند. هیچ روشی به عنوان روش ایده آل برای تعیین OVD نیست، بنابراین تعیین این بعد تا حدی علمی است اما تعیین OVD در طرح درمان نهایی آن قدر اهمیت دارد که بدون آن نباید هیچ درمانی برای این موضوع که مرتبط با ایمپلنت است، ارائه شود.
روش های subjective برای تعیین OVD شامل استفاه از فاصله ی اینتر اکلوزال در حالت استراحت و تکنیک های مبتنی بر صحبت کردن هنگام ادای درست حروف هستند. Niswonger نحوه ی استفاده از فاصله ی اینتراکلوزال (free way space) را مطرح کرد که به نظر می رسد در این حالت بیمار مندیبل را در موقعیت استراحت در آورده است. سپس دندانپزشک با کم کردن 3mm از این فضا، OVD را به دست می آورد.
دو مسئله با این روش مغایرت دارند. اول آن که، میزان فضای آزاد در یک بیمار کاملاً متغیر است و مبتنی بر عواملی مانند موقعیت سر، حالات روحی و عاطفی، وجود و یا عدم وجود دندان ها پارافانکشن و زمان ثبت این فضاست (صبح ها بیشتر است). دوم آن که فاصله ی اینتراکلوزال در زمان استراحت در بیماران مختلف از 3 تا 10 mm متغیر است. و در نتیجه فاصله ای که می بایست از فضای آزاد کم شود معین نیست. بنابراین وضعیت استراحت فیزیولوژیک نباید به عنوان اولین روش برای تعیین OVD استفاده شود. Silver man بیان کرد که می بایست هنگام تلفظ حرف S حدود 1 mm فضا بین دندان ها وجود داشته باشد. Paund بعدها این گفته را در مورد تعیین روابط سنتریک و عمودی فکی در بیماران با بی دندانی کامل به کار برد.
مطالب مرتبط: