ماده مورد استفاده در ساخت ایمپلنت های اولیه ای که در قرن هجدهم میلادی مورد آزمون قرار میگرفتند از جنس طلا یا پلانینیوم بودند . Strock در دهه 30 و 40 میلادی بر روی آلیاژ کبالت ـ کروم ـ مولیبدیوم (Vitallium) کار کرد .
او آزمایشات بافت شناختی بر روی کارایی این آلیاژ و سازگاری نسجی آن انجام داد و بیماران درمان شده را تا 15 سال با موفقیت پیگیری نمود . امروزه ایمپلنتها از انواع آلیاژهای تیتانیوم ساخته میشوند که شامل موارد زیر میشود :
تنها ماده دیگری که به جز تیتانیوم هم چنان در ساخت بدنه ایمپلنت به کار برده میشود، زیر کونیوم است که البته تعداد کمی از شرکتها این نوع از انواع ایمپلنت را ارائه میدهند. مطالعات بافت شناختی نشان داده است که یکپارچگی استخوان با ایمپلنتهای زیر کونیومی و تیتانیومی ناصاف مشابه است . اگرچه اکثر مطالعات درباره خصوصیات سطحی ایمپلنت ایده آل بر روی انواع تیتانیومی صورت میگیرد (Anselme et al 2006)، اما مطالعات نشان داده است که پس از 4 هفته مدفون کردن کامل ایمپلنتهای زیر کونیومی تا 53% سطح تماس ایمپلنت با استخوان ایجاد میشود و جالب تر آن که تراکم استخوان تا 80% تراکم استخوان دست نخورده اطراف میرسد (Stadlinger et al 2010).
اگرچه سطح تماس ایمپلنت ـ استخوان در انواع زیر کونیومی مزیتی بر انواع تیتانیومی ندارد ، اما تفاوت معناداری را هم نشان میدهند.
تماس مستقیم ایمپلنت ـ استخوان و پدیده یکپارچگی استخوانی در هر دو نوع ایمپلنت زیر کونیومی و تیتانیومی ثابت شده است.
در مورد انتخاب ماده سازنده ایمپلنت ، شرط سازگار بودن ماده با بافتهای بیولوژیک لازم است اما کافی میباشد. بسیاری از مواد سازگار با نسج توانایی تحمل فشارهای پارافانکشنال وارده روی ایمپلنت را ندارند. موادی همون سیلیکون ، هیدروکسی آپاتیت و کربن دارای حداکثر استحکام پایینی هستند و میتوانند به عنوان ماده اصلی سازنده ایمپلنت به کار برده شوند. امروزه از این گونه مواد تنها به عنوان پوششی بر روی بدنه ایمپلنت استفاده میشود.
شایع ترین ماده های مورد استفاده در ساخت ایمپلنت های دندانی تیتانیوم خالص( Commercially pure Titanium cpTi) و آلیاژ تیتانیوم ـ آلومینیوم ـ وانادیوم (Ti-tA1-4V) است. هر چند، تحقیق روی آلیاژهای جدید با ترکیب آهن ، مولیبدیوم ، منگنز و زیرکونیوم در حال انجام میباشد . سازگاری نسجی این آلیاژها به وجود لایه اکسید سطحی که اغلب اکسید تیتانیوم (Tio2) است باز میگردد که به شکل خود بخود پس از تماس فلز با اکسیژن هوا تشکیل خواهد شد. با ساخته شدن این لایه، فلز پایه ایمپلنت به یک ماده سرامیکی غیر فعال از نظر شیمیایی و الکتریکی تبدیل میگردد. برای تحریک بیشتر ساخته شدن این لایه میتوان ایمپلنتها را در محلولهای اسیدی قرار داد با توجه به روش آماده سازی و استریلیزاسیون، ایمپلنتهای cpTi دارای لایه اکسیدی به ضخامت nm6-2 میباشد (Lausmaa et al 1988). پس از کاشت ایمپلنت؛ آب ، یونها ، و مولکولهای بیولوژیکی بسیاری با سطح ایمپلنت واکنش برقرار میکنند.
انرژی سطحی ، باردار بودن سطح و ترکیب شیمیایی آن از جمله خصوصیات فیزیکی شیمیایی است که با ایجاد تغییر در آن میتوان روی تداخلات بین ایمپلنت با سلولها و بافتهای اطراف اثر گذاشت .
به عنوان مثال:در فرآیندی به نام Glow discharge سطح ایمپلنت با گاز خنثی یونیزهای همچون دگرگون به گونهای آماده میشود که انرژی سطح افزایش یابد که این سطح جدید باعث جذب مولکولهای بیولوژیک و بهبود رفتار سلولی و بافتی خواهد شد. این نوع پاسخ بافتی دارای پیچیدگیهای خاص خود است . مثلاً در مورد روش فوق باید گفت که این سطح با انرژی بالایی که دارد برای افزایش چسبندگی بافت نرم مفید ، اما بر روی بهبود تداخل ایمپلنت با استخوان بی اثر بوده است (Wennerberg et al 1991).
با توجه به نقش نیروهای الکترواستاتیک در بسیاری از وقایع بیولوژیک ، باردار کردن سطح ایمپلنت روشی کاساز در بهبود تداخلات بافتی خواهد بود. به نظر میرسد ایجاد بار مثبت یا منفی باعث تسهیل در ساخت استخوان میشود . تحقیقات زیادی روی پوشش ایمپلنت با فسفات کلسیم انجام شده است ، چرا که تصور میشد به دلیل شباهت ساختار شیمیایی آن با استخوان امکان تداخل بهتری به وجود خواهد آمد . اما در این مورد هم مشکلی بروز نمود و آن امکان ترک خوردگی و حل شدگی در این پوشش و جدا شدن آن از ماده فلزی زیرین (delamination) بود ، که باز تأکیدی است بر آن که با تغییر یک عامل مؤثر از نظر تئوری میتوان به بهبود عملی و پایداری نتایج آن مطمئن بود و انجام مطالعات بالینی جهت اثبات کارایی بالینی هر روش و طراحی جدیدی لازم و ضروی است (Jarcho 1992).
تایتانیوم و آلیاژهای آن سالها است که به شکل موفقیت آمیزی در ساخت ایمپلنتهای دندانی و ارتوپدی به کار گرفته شده اند . چرا که با تشکیل لایه اکسید Tio2 روی آن، سازگاری سنجی خوبی با بافتهای اطراف ایجاد میگردد . ترکیب مطلوب خصوصیات مکانیکی و فیزیکی را میتوان در آلیاژ تایتانیوم ـ آلومینیوم ـ وانادیوم (Ti-6A1-4V) مشاهده نمود. آلیاژ تایتانیوم نسبت به تایتانیوم خالص نوع یک 4 برابر و نسبت به نوع چهار آن دو برابر قوی تر است. اگرچه سختی آن تقریباً 6 برابر استخوان کورتیکال متراکم است، اما نسبت به دیگر مواد مصنوعی در دسترس سازگاری بهتری را با بافت استخوان نشان میدهد .
استحکام در برابر نیروهای لحظه ای و کوتاه مدت تنها عامل تعیین کننده میباشد . گاهی نیرویی اندک ولی مستمر باعث ایجاد خستگی (Fatigue) در ماده شده منجر به ایجاد ترک ریز و شکستگی در آن خواهد شد . نیروهای مایل نیز می توانند اثر مخرب فراوانی بر جای گذارند . ایمپلنت های دندانی به گونه ای طراحی میشوند که حداکثر استحکام را در برابر نیروهای اگزیالی که موازی محور طولی وارد میشوند داشته باشند ولی نیروهای خمشی میتوانند بر اثر فشارهای حاصل از براکسیزم تماس زودرس یا بر روی ایمپلنت هایی که با زاویه قرار داده شده باشند وارد آیند . هیچ ایمپلنت ریشه ای شکلی به شکل خاص برای تحمیل نیروهای خمشی مستمر طراحی نشده است، لذا در طرح درمان بایستی از وارد شدن نیروهای خمشی و عرضی بر ایمپلنت جلوگیری شود .
مطالب مرتبط: