برنمارک در سال 1952 مطالعات تجربی وسیع خود روی جریان میکروسکوپی، التیام مغز استخوان را آغاز کرد. این مطالعات به کاربرد ایمپلنت های دندانی در اوایل دهه 1960 منتهی شد. در این مطالعات یک ایمپلنت به مدت 10 سال بدون این که واکنش جدی بافت سخت یا نرم را به دنبال داشته باشد در سگ ها مورد مطالعه قرار گرفت و در سال 1977 گزارش شد.
برنمارک واژهایی برای جوش خوردن استخوان بیان کرد که علاوه بر جوش خوردن استخوان، آنکیلوز و اسئواینتگریشن را می توان به جای یکدیگر مورد استفاده قرار داد و همگی آن ها بر سطح تماس میکروسکوپی میان استخوان – ایمپلنت دلالت دارند. امروزه واژه اسئواینتگریشن به توصیفی رایج در درمان ایمپلنت تبدیل شده و نه فقط یک وضعیت میکروسکوپی بلکه وضعیت فیکساسیون محکم (Rigid Fixation) یک واژه ی کلینیکی است؛ این واژه زمانی به کار می رود که یک ایمپلنت با اعمال نیروی 1 تا 500 گرمی هیچ گونه حرکت قابل مشاهده ای نداشته باشد.
امروزه استفاده از ایمپلنت های دندانی در درمان بی دندانی های پارسیل به یک شیوه درمانی کامل در دندانپزشکی ترمیمی تبدیل شده است. در سال 1988 پانل ایمپلنت های دندانی در مؤسسه ملی سلامت دریافت روش های ترمیمی و بازسازی که از ایمپلنت استفاده می کنند با درمان های مشابه در دندانپزشکی (مثلاً پروتز ثابت) متفاوت بوده و نیاز به آموزش و مطالعات پیشرفته ای است. طی 15 سال گذشته دندانپزشکی ایمپلنت به یک روش رایج برای جایگزینی دندان های از دست رفته در درمان های ترمیمی و بازساری تبدیل شده است. چیزی که وضعیت درمان ایمپلنت را بدتر می کند گستردگی منابعی است که به آن ها ارجاع داده می شود؛ متخصص پروتز باید تعداد زیادی از سیستم های ایمپلنت را بشناسد.