معایب یک ایمپلنت با بدنه قطور اساساً به اصول جراحی و دوران التیام زودهنگام مربوط است. گزارش های متعددی از میزان بالای شکست ایمپلنت ها ( نه به واسطه loading بلکه) طی دوره التیام زودهنگام حکایت داشته اند. فرضیه این است که میزان شکست به استفاده از ایمپلنت به عنوان یک وسیله نجات بخش در شرایط نه چندان مطلوب مربوط است مثل وقتی که ایمپلنت با سایز عادی در جای خود، یا بعد از خارج کردن یک دندان یا ایمپلنت شکست خورده (در مکان قبلی آن ها) فیکس نشده است.
از سوی دیگر همیشه نمی توان با کمک عرض ایمپلنت نیروهای شدید جویدن و پایین بودن تراکم استخوان در نواحی خلفی را به طور کامل مدیریت کرد. در برخی از مقالات ایمپلنت های با قطر زیاد و طول کوتاهتر میزان شکست بالاتری از ایمپلنت های با قطر استاندارد داشته اند. ایوانف و همکارانش در سال 1999 دریافتند ایمپلنت های با طول 6 میلیمتر با قطر 5 میلیمتر 33 درصد در مندیبل و 10 درصد در ماگزیلا دچار شکست شده اند. ایمپلنت با طول 8 میلیمتر و قطر 5 میلیمتر در 25 درصد موارد ماگزیلا و 33 درصد در مندیبل شکست خورده اند. در این بررسی ایمپلنت های 10 و 12 میلیمتری با قطر 5 میلیمتر در مندیبل شکست نداشته و در ماگزیلا 10 درصد شکست خورده اند. بنابراین افزایش قطر ایمپلنت برای جبران طول کوتاه ایمپلنت در این بررسی کافی نبوده است.
گزارش های دیگری نیز استفاده از ایمپلنت های قطورتر با هر طولی را مورد پرسش قرار داده اند. در سال 2001 اکرت و همکارانش دریافتند از 85 ایمپلنت MKII با پلت فرم پهن در 63 بیمار، 19 درصد از مندیبل و 29 درصد در ماگزیلا از دست رفته اند. در سال 2003 آتارد و زرب میزان موفقیت ایمپلنت های استاندارد با قطر 3/75 میلیمتر را در مدت 15 سال و ماندگاری 5 ساله ایمپلنت با پلت فرم با قطر 5 میلیمتر در نواحی خلفی را با هم مقایسه کردند. ماندگاری ایمپلنت با قطر استاندارد 91/6 درصد بود در حالی که در ایمپلنت با قطر 5 میلیمتر این عدد 76/3 درصد گزارش شد. در نواحی خلفی در صورت وجود نیروهای کافی برای تحریک استخوان، ایمپلنت نباید قطور تر از 6 میلیمتر باشد.
مطالب مرتبط: