نسبت تاج به ریشه دندان جهت، نسبت ارتفاع تاج از لبه ی اینسایزال یا اکلوزال تا کرست ریج آلوئولر در اطراف دندان را به ارتفاع ریشه ی داخل استخوان نشان می دهد؛
این معیار زمانی بیشترین اهمیت را دارد که نیروهای لترالی مانند حرکات مندیبل بر کراون (تاج) وارد می شوند، نیروهای لترالی به صورت اهرم نوع اول بر دندان عمل می کنند و فولکروم در کرست استخوان واقع می شود. هر قدر ارتفاع تاج بیشتر شود، ارتفاع ریشه کاهش می یابد و نیروها چند برابر می شوند.
نسبت تاج به ریشه نشان دهنده ی خطر لقی دندان و میزان استرس بیشتر وارد بر دندان در یک پروتز پارسیل ثابت است. در بیماری که سابقه ی بیماری پریودنتال دارد، ممکن است نسبت تاج به ریشه افزایش یابد در حالی که هنوز هیچ لقی در اباتمنت ایجاد نشده است. با این حال در صورتی که این دندان به عنوان پایه ی پروتز واقع شود، احتمال لقی آن در دراز مدت افزایش می یابد.
در این شرایط نیروهای لترالی به دلیل افزایش نیروهای گشتاوری بسیار زیانبارند. برای توزیع یکنواخت استرس می توان از اسپلینت کردن استفاده کرد و صفحات اکلوزالی اصلاح شوند تا این اباتمنت ها از استرس های افق در امان بمانند.
ایده آل ترین نسبت تاج به ریشه برای اباتمنت پروتز ثابت حدود 1/2 است، اما وجود این حالت بسیار نادر است. وضعیت شایعی که اغلب وجود دارد به صورت 1/1.5 است و نسبت 1/1 حداقل نسبتی است که می تواند در صورت وجود دندان های طبیعی یا ایمپلنت در مقابل دندان وجود داشته باشد.
ایمپلنت هایی که طول آن ها بیش از 12 میلیمتر است مزیت کلینیکی خاصی ندارند. این گفته به معنی آن نیست که ارتفاع تاج اهمیتی ندارد. ارتفاع تاج، یک کانتی لور عمودی بر روی دندان یا ایمپلنت است و می تواند نیروهای زاویه دار، لترال و کانتی لور را افزایش دهد. با این حال، اثر بلندی تاج با افزایش طول ایمپلنت برطرف نمی شود.
مطالب مرتبط: