تلفیق اعمال بارهای بزرگ ایجاد کننده فشارهای مکانیکی و قرارگیری در معرض محیط ایجاد کننده خوردگی می تواند با ایجاد ترک, منجر به شکست مواد فلزی شود؛ در شرایطی که هیچ کدام از این عوامل به تنهایی موجب شکست نمی شوند. Williams، این پدیده (SCC) را توسط ایمپلنت های ارتوپدیک چند جزئی نشان داد.
سایر فرضیاتی که SCC را از عوامل شکست در ایمپلنت های دندانی می داند، بر اساس احتمال تمرکز بالای نیروها در ناحیه بین سطحی پایه و بدنه ایمپلنت است. رایج ترین طراحی بدنه ایمپلنت تحت بررسی های فشاری سه بعدی با اجزای محدود، تمرکز نیروها را در بعد استخوانی حمایت کننده و یک سوم سرویکال ایمپلنت، نشان داد. این موضوع از پتانسیل ایجاد SCC در ناحیه بین سطحی ایمپلنت، حمایت می کند (به عنوان ناحیه ای گذرا برای تغییر در وضعیت شیمیائی و مکانیکی محیط). این موضوع اصلاحات تحت انواع خستگی ناشی از خوردگی تشریح می شود (شکست چرخه بارگذاری دوره ای که توسط محیط تخریب کننده, تسریع می شود). به علاوه، پروتزهای فعالی که روی ساختار ایمپلنت قرار می گیرند، می توانند در ایجاد یک فشار دائمی که به شدت این پدیده را طی بارگذاری های پروتزی تحت تأثیر قرار می دهند، مشارکت کنند.
خوردگی الکتروشیمیایی هنگامی به وقوع می پیوندد که دو ماده غیر فلزی مشابه در تماس با یکدیگر قرار گرفته و در یک الکترولیت قرار گیرند. این وضعیت سبب ایجاد یک جریان بین این دو ماده می شود. مواد فلزی که دارای پتانسیل های غیر مشابه هستند، ممکن است در جریان خوردگی آن ها تغییر ایجاد شده و در نهایت منجر به افزایش سرعت خوردگی در آن ها شود.