با توجه به تراکم استخوان و ساختار استخوانی و ارتباط آن با ایمپنتولوژی دهانی که 25 سال است ادامه داشته است، لینکو در سال 1970 استخوان را بر اساس تراکم به 3 دسته تقسیم کرد:
ساختار استخوانی کلاس I: نوع ایده آل استخوان حاوی فضاهای ترابکولی مساوی به همراه فضاهای کنسلوس کوچک.
ساختار استخوانی کلاس II: فضاهای کنسلوس کمی بزرگ تر بوده و ساختار یکپارچگی الگوی استخوانی کمتر است.
ساختار استخوانی کلاس III: فضاهای بزرگ که با مغز استخوان پر شده بین ترابکول های استخوان دیده می شوند.
لینکو اظهار داشت استخوان ساختار استخوانی کلاس III باعث ایمپلنت با تطابق پایین می شود؛ استخوان کلاس II برای ایمپلنت مناسب است و استخوان کلاس I مطلوب ترین ساختار برای پروتز متکی بر ایمپلنت است.
در سال 1985 لکهولم و زرب 4 کیفیت استخوانی را فهرست کردند که نواحی قدامی فک یافت می شود. کیفیت 1 از استخوان هموژن (یکدست) فشرده (compact) تشکیل شده است. کیفیت 2 دارای لایه ی زخیمی از استخوان فشرده است که در مرکز آن استخوان ترابکولار متراکم قرار دارد. کیفیت 3 دارای لایه ی نازکی از استخوان کورتیکال است که استخوان ترابکولار (دارای استحکامی مطلوب) را احاطه کرده است. کیفیت 4 دارای لایه ی نازکی از استخوان کورتیکال است که دور تا دور استخوان ترابکولار با تراکم پایین را احاطه کرده است. بدون در نظر گرفتن کیفیت های متفاوت استخوان تمام انواع استخوان با یک طرح ثابت ایمپلنت و با اجرای پروتکل استاندارد جراحی و پروتز درمان شدند. در گفته های فوق به ترتیب با افزایش کیفیت ها تراکم بافت استخوانی کمتر می شود.
با پیروی از این پروتکل اشنیتمن و سایرین تفاوت 10 درصدی در ماندگاری ایمپلنت بین کیفیت 2 و 3 مشاهده کردند؛ از طرفی دیگر میزان ماندگاری در پایین ترین تراکم استخوان 22 درصد کمتر بود.
مطالب مرتبط: