اولین قانون برای موقعیت کلیدی قرارگیری ایمپلنت این است که در پروتز نباید کنتی لیور وجود داشته باشد. کنتی لیورها نیروهای وارد بر ایمپلنت ها، پیچ های اباتمنت ها، سمان یا پیچ پروتزها و سطح تماس ایمپلنت – استخوان را چند برابر می کنند. کنتی لیورهای پروتزهای پارسیل ثابت متکی بر دندان های طبیعی (در مقایسه با پروتزهایی که اباتمنت انتهایی دارند)، عوارض بیشتری ایجاد می کنند که لق شدن رستوریشن از جمله آن هاست. این قضیه به خصوص زمانی که عادات پارافانکشنال یا کاهش ارتفاع فضای کراون وجود دارد باید بیشتر مد نظر قرار بگیرد.
وقتی نیرویی معادل 25Ib در طول محور طولی یک ایمپلنت وارد می شود، سیستم ایمپلنت (شامل کراون، سمان، اباتمنت، پیچ اباتمنت، بدنه ایمپلنت، استخوان مارژینال ایمپلنت و سطح تماس ایمپلنت – استخوان) همان نیروی 25Ib را دریافت می کند. وقتی نیرویی با همان بزرگی (25Ib) روی یک کنتی لیور 10 میلیمتری اعمال شود نیروی لحظه ای وارد بر اباتمنت تا 1I 250 میلیمتر نیرو افزایش می یابد. در نتیجه هر قسمتی از سیستم ایمپلنت در معرض خطر شکست بیومکانیکی قرار می گیرد (مثل شکستن پرسلن، شکست سمان پروتز، شل شدن پیچ اباتمنت، تحلیل استخوان کرستال، شکست ایمپلنت و شکستن قطعات یا بدنه ایمپلنت).
یک رستوریشن دارای کنتی لیور متکی بر چند ایمپلنت را می توان با اهرم نوع اول مقایسه کرد. گسترش پروتز از آخرین اباتمنت بازوی محرک اهرم است. زمانی که نیرو به اهرم وارد می شود، فاصله بین آخرین اباتمنت مجاور کنتی لیور مثل تکیه گاه (فولکروم، محل چرخش) اهرم عمل می کند. فاصله بین آخرین اباتمنت و دورترین اباتمنت از انتهای کنتی لیور معادل بازوی مقاوم است و می توان آن را فاصله قدامی خلفی یا گسترش قدامی خلفی ایمپلنت نامید.
مطالب مرتبط:
تاریخچه دندانپزشکی ایمپلنت و قرارگیری آن در استخوان