از دست رفتن ایمپلنت با جراحی اولیه تا loading پروتز در دهه گذشته به تدریج کاهش یافته و به کمتر از 50% رسیده است. شکست های ایمپلنت باید برای بیمار توضیح داده شوند که می تواند ناشی از شرایط موضعی یا واکنش های التیامی داخل دهانی باشند و معمولاً به خوبی توسط بیماران پذیرفته می شوند. شکست هایی که از مرحله دوم جراحی تا نصب پروتز رخ می دهد نیز شناخته شده و بین 2/5 تا 5/9% برآورد شده اند.
این loading زودرس یا شکست های ایمپلنت که دیر هنگام صورت می گیرند مشکل بزرگی هستند، چرا که متخصص پروتز درمان خود را آغاز کرده و این یعنی صرف هزینه بابت وقت دندانپزشک و کار لابراتوار. بیماران گاهی متخصص پروتز را مسئول این مشکل می دانند و معتقدند که این شکست از حوادث کلینیکی مثل قالب گیری یا پروتز متحرک انتقالی (موقتی) ناشی شده است.
با ابداع سیستم های جدید ایمپلنت و روی کار آمدن روش های جراحی یک مرحله ای، immediate loading و جایگذاری مستقیم پروتز ایمپلنت، ترمینولوژی شکست های ایمپلنت می تواند گیج کننده باشد. مروری بر تحقیقات تقسیم بندی های مختلفی را برای شکست های ایمپلنت بر اساس زمان نشان می دهد. به ویژه واژه ی شکست تأخیری یا شکست دیرتر به طور دقیق زمان وقوع شکست را مشخص نمی کند. واژه شکست های تأخیری می تواند جهت توصیف شکست هایی به کار رود که ناشی از loading زودرس بعد از مرحله دوم جراحی هستند یا به عوارضی اطلاق شود که چندین سال یا چند دهه بعد از جایگذاری ایمپلنت ایجاد شده اند. شکست التیام استخوانی جهت توصیف دوره ای از جایگذاری ایمپلنت تا اتصال اباتمنت به کار رفته و به توانایی التیام استخوان بستگی دارد.