از اوایل معرفی ایمپلنت در دهه 1970 میلادی که طرح درمان ها بیشتر در مورد بیماران فاقد دندان اجرا می شد، تا امروز که در مورد بیماران دارای دندان و در کنار دندان های طبیعی نیز استفاده می شود راه طولانی طی شده است. از آن جا که امکان ابتلای دندان به انواع بیماری های پریودنتال وجود دارد، کاشت ایمپلنت در فرد مبتلا یا مستعد به پریودنتیت و یا با بهداشت ضعیف و حجم زیاد پلاک باکتریایی می تواند مشکلات جدی را به همراه آورد.
در این جا به یک روش سیستماتیک جهت ارزیابی و کنترل بیماری های بافت اطراف ایمپلنت اشاره می شود که شامل درمان های حمایتی و اقدامات علمی بر اساس رتبه بندی میزان شدت و گسترش ضایعه است. مهم ترین شاخص ها در بررسی وضعیت بافت اطراف ایمپلنت شامل موارد زیر می شوند :
روش درمانی الف : دبریدمان مکانیکی
اگر جرم و پلاک روی ایمپلنت رسوب کرده، بافت اطراف دچار خونریزی می شود، اما چرک وجود ندارد و PD<4 mm است تنها درمان لازم دبریدمان مکانیکی است. استفاده از کورت هایی با نوک پلاستیکی یا فیبر کربنی نه وسایل عادی جرمگیری که از جنس استیل هستند، و پالیش سطح ایمپلنت با خمیر و برس های پروفیلاکسی کافی است. کورت های پریودنتال معمولی یا وسایل اولتراسونیک با نوک فلزی باعث آسیب سطح ایمپلنت می گردند (Matarasoo et al 1996).
روش ترکیبی الف + ب : درمان آنتی سپتیک
اگر بافت اطراف ایمپلنت خونریزی داشته، عمق پاکت تا 5-4 میلیمتر افزایش یافته، و احتمالا چرک وجود داشته باشد، علاوه بر درمان مکانیکی از دهان شویه کلرهگزیدین 0.2% یا ژل 0.2% آن در محل درگیری استفاده می شود. برای دستیابی به نتایج مناسب کاربرد 4-3 هفته ای این دهان شویه لازم است.
روش ترکیبی الف + ب + ج : درمان آنتی بیوتیک
در مواردی که BOP مثبت است، عمق پاکت از 6mm فراتر می رود، ممکن است چرک مشاهده شود، ونشانه های تحلیل استخوان در رادیوگرافی آغاز شده باید از درمان های آنتی بیوتیک برای حذف باکتری هایی که در داخل ای پاکت ها تجمع یافته اند کمک گرفت (Mombelli & Lang 1992). پس از دبریدمان مکانیکی و کاربرد آنتی سپتیک، برای 10 رو از آنتی بیوتیک مناسب علیه میکرو ارگانیسم های بی هوازی (مترونیدازول) استفاده می شود. ضایعات بافت نرم مانند فیستول به راحتی کنترل می شوند و احتمال حل شدن نقایص استخوانی مایل (angular) نیز وجود دارد. راه حل جایگزین آنتی بیوتیک سیستمیک، کاربرد موضعی آن است. برای این منظور، فعال ماندن ماده تا 10-7 روز در محل کاربرد ضروری است که الیاف حاوی تتراسایکلین با نام تجاری Actisite این قابلیت را نشان داده اند (Mombelli et al 2001).
روش ترکیبی الف + ب + ج + د : درمان جراحی
باز کردن محل ضایعه قبل از کنترل عفونت منطقی نمی باشد. بنابراین ابتدا روش های درمانی مقدماتی برای کنترل خونریزی، چرک و پاکت عمیق انجام می شود و براساس میزان و شکل تحلیل استخوان، درمان های resective یا بازسازی کننده (regenerative) مطرح می گردند. مطالعات حیوانی نشان داده که گرچه کاربرد مواد ضد میکروبی سیستمیک و موضعی توانایی درمان ضایعات التهابی را در بافت نرم دارند، اما یکپارچگی استخوانی مجدد (re-osseointegration) یعنی تشکیل استخوان جدیدی که در تماس با سطح آلوده ایمپلنت باشد مشاهده نخواهد شد. به نظر می رسد که تشکیل بیوفیلم در طی فاز تخریب بافتی سطح ایمپلنت را به شکلی تحت تأثیر قرار می دهد که با کاهش انرژی سطحی آن، ایمپلنت به صورت یک جسم خارجی در محل در می آید و سلول های استخوانی تمایلی را برای اتصال به آن نشان نمی دهند (Sennerby & Lekholm 1993). به همین خاطر، پس از باز کردن محل ضایعه ابتدا بایستی سطح ایمپلنت را دوباره آماده پذیرش سلول های میزبان نمود. به این روش بازپروری یا re-Juvenating گویند. دبریدمان مکانیکی، کاربرد هوای فشرده با پودر پالیش (air-powder abrasive)، شستشو با کلرهگزیدین و ماده ضد میکروبی delmopinol باعث فراهم شدن امکان بازسازی بافت نرم و استخوان در تماس با ایمپلنت خواهد شد (Wetzel et al 1999). اگر چه مطالعات حیوانی امکان بازسازی مجدد یکپارچگی استخوانی با کمک مواد پیوند استخوان را نشان می دهد، میزان یکپارچگی استخوانی جدید در کار آزمایی های بالینی به شکل غیر قابل پیش بینی متغیر بوده است.
جدای از دو مشکل تحلیل استخوان و التهاب بافت نرم، دشواریهایی نیز در داخل یا اطراف ایمپلنت و پروتز ها رخ می دهد که اگر چه اثر چندانی بر ثبات بدنه ایمپلنت نمی گذارد اما موفقیت کامل درمان را با چالش مواجه می سازد. از آن جمله می توان به دو مورد: دشواری های فنی به شکل لقی یا شکستگی اجزای سیستم و ملاحظات زیبایی اشاره نمود.
مطالب مرتبط: